همایش سبک زندگی اسلامی
همایش سبک زندگی اسلامی باعنوان نقش بانوان مبلغه در خلق حماسه اقتصادی ومحور قناعت ودوری از تجمل 16 تیر در مجتمع علوم اسلامی کوثر برگزار خواهد شد
همایش سبک زندگی اسلامی باعنوان نقش بانوان مبلغه در خلق حماسه اقتصادی ومحور قناعت ودوری از تجمل 16 تیر در مجتمع علوم اسلامی کوثر برگزار خواهد شد
حضور کارشناسان بهداشت و درمان در مجتمع کوثر تهران
کارشناسان بهداشت و درمان در مجتمع آموزش علوم اسلامی کوثر حضور یافتند.همزمان باهفته سلامت وروز جهانی بهداشت بادعوت واحدفرهنگی مجتمع آموزش علوم اسلامی کوثر،کارشناسان بهداشت درمان وحدت اسلامی، وابسته به دانشگاه شهیدبهشتی، باحضوردرمجتمع به پایش فشار،قندوچربی خون طلاب،اساتید و کارکنان مجتمع پرداختندودرصورت لزوم آنها رابه مراکز درمانی معرفی نمودند.گفتنی است این حضور چهارشنبه 21 فروردین جاری در این مجتمع انجام شد.
حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي به بيست و يكمين اجلاس سراسري نماز، قرار گرفتن نماز در جايگاه شايسته خود را زمینه ساز رسيدن جامعه به نقطه مطلوب آرماني اسلام دانستند و تأكيد كردند: همه تلاش هاي فرهنگي، هنري و برنامه ريزي هاي آموزشي بايد در راستاي رونق روز افزون نماز در بين مردم به ويژه جوانان طراحي و اجرا شود.
متن پيام رهبر معظم انقلاب به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
امسال نيز شما مردان و زنان خداجوي و حقيقت نيوش، با برگزاري اين اجلاس، گام ديگري در راه وظيفه ي بزرگ اسلامي خويش يعني اقامه ي نماز برداشته ايد. از همه ي دست اندركاران بويژه از جناب حجه الاسلام آقاي قرائتي، روحاني مجاهد و صادق و ثابت قدم كه استوانه ي اصليِ اين كار بزرگ است، تشكر ميكنم و پاداش الهي را براي ايشان و همكارانشان مسألت مينمايم.
با اين همه بايد اعتراف كنيم كه هنوز مجموعه ي ما مسئولان نظام اسلامي وظيفه ي خود را در اين باره به تمام و كمال، ادا نكرده ايم. اهميت نماز را بايد به درستي فهميد. اين كه فرموده اند: اگر نماز در درگاه خداوند، مقبول افتد ديگر خدمات و زحمات نيز پذيرفته شده و اگر نماز، مردود باشد هرچه جز آن نيز مردود گشته است، حقيقتي بزرگ را بما مي نماياند. آن حقيقت اين است كه اگر در جامعه ي اسلامي نماز در جايگاه شايسته ي خود قرارگيرد، همه ي تلاشهاي سازنده ي مادي و معنوي، راه خود را به سمت و سوي آرمانها ميگشايد و جامعه را به نقطه ي مطلوب آرماني اسلام ميرساند؛ و اگر از اهميت نماز غفلت شود و نماز مورد بي اعتنايي قرار گيرد، اين مسير به درستي طي نخواهد شد و تلاشها و مجاهدتها تأثير لازم را در رساندن به قله يي كه اسلام براي جامعه ي بشري ترسيم كرده است، نخواهد داشت.
اين حقيقت، به همه ي ما هشدار ميدهد و وظيفه يي سنگين را به ياد ما مي آورد. تلاشهاي فرهنگي و هنري و برنامه ريزيهاي آموزشي و غيره، همه بايد به گونه يي طراحي و اجرا شود كه نماز، با كيفيت مطلوب، روز به روز در ميان مردم بويژه جوانان و نوجوانان رونق گيرد و همه به راستي از اين چشمه ي پاكي و روشني بهره مند گردند. بيشك دستگاههاي متعدد امور فرهنگي و آموزشي و صدا و سيما و دست اندركاران اداره ي مساجد، بيش از ديگران بايد احساس مسئوليت كنند.
از خداوند متعال كمك بخواهيد و دامن همت به كمر بزنيد و حركتي تازه در اين راه آغاز كنيد. خداوند يار و نگهدارتان.
سيدعلي خامنه اي
۱۳/شهریور/۱۳۹۱
مرگ را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود: یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
میرزا محمد اسماعیل دولابی
به نام خدا
مطالب زیر گزیده ای از توصیه ها و وصایای آیت الله سید علی قاضی (ره) استاد اخلاق حضرت علامه طباطبایی و حضرت آیت الله بهجت است که به شاگردان و اطرافیان خود فرموده اند و ما آن ها را به اختصار ذکر می نماییم.
باشد که کلامش چون صاعقه ای بر قلبمان بدرخشد و راهنمایمان در تاریکی ها باشد.
نماز
شما را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، 51 رکعت است؛ پس اگر نتوانستید، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید [ نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است ].
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: « اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند. »
مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند.
مرحوم آقای قاضی فرموده بودند: « به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند. »بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.
اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.
دعا در قنوت نماز
آقای قاضی به شاگردان خود دستور می دادند این دعا را در قنوت نماز هایشان بخوانند: « اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی. »
انتظار، گاه تلخ است و گاه شیرین.
1. انتظار تلخ، وقتی است که آدم در جای خود بنشیند و تکان نخورد، چشم به در خانه بدوزد تا مطلوبش بیاید. در این حالت، روزش، ماه به نظر میآید و ماهش، سال و انتظارش، تلخ.
2. انتظار شیرین، آن است که انسان از جا برخیزد و به کار پردازد، زمینۀ حصول مقصود را آماده سازد و بداند که هر چه آمادگی بیشتر شود، مقصود، زودتر حاصل میشود.
فرد منتظر از هر آمادگی که فارغ شد، لذتی برایش پیدا میشود و گام دیگری بر میدارد و در دل، با مطلوب خود راز و نیاز میکند.
انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) از این قبیل است. کسی که در این انتظار به سر میبرد، به حضرتش عشق میورزد. روز به روز آمادگی خود را بیشتر میکند و از حضرتش کمک میخواهد و هر آمادگی برای او مژده موفقیت و نوید تحقق کامل مقصود خواهد بود.
…………………………………….
(راه مهدی (عج)، ص89
در پی اهانت نفرتانگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظمصلّیاللهعلیهوآلهوسلّم، حضرت آیتاللهخامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به ملت ایران و امت بزرگ اسلام، پشت صحنهی این حركت شرارتبار را سیاستهای خصمانهی صهیونیسم، آمریكا و دیگر سران استكبار جهانی خواندند. ایشان با تشریح دلایل كینهورزی صهیونیستها نسبت به اسلام و قرآن، تأكید كردند: سیاستمداران آمریكا اگر در ادعای دخالتنداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را كه دل ملتهای مسلمان را به درد آوردهاند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
قال الله العزیز الحكیم: یُریدونَ لِیُطفِئوا نورَ اللهِ بِأفواهِهِم و اللهُ مُتِمُّ نورِه وَ لو كَرِهَ الكافِرون(1)
ملت عزیز ایران؛ امت بزرگ اسلام
دست پلید دشمنان اسلام بار دیگر با اهانت به پیامبر اعظم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم كینهی عمیق خود را آشكار ساخت و با اقدامی جنونآمیز و نفرتانگیز، خشم مجموعههای خبیث صهیونیستی را از تلألؤ روزافزون اسلام و قرآن در جهان كنونی نشان داد. در روسیاهی عاملان این جنایت و گناه بزرگ، همین بس كه مقدسترین و نورانیترین چهره میان مقدسات عالم را آماج یاوههای مشمئزكنندهی خویش ساختهاند.
پشت صحنهی این حركت شرارتبار، سیاستهای خصمانهی صهیونیسم و امریكا و دیگر سران استكبار جهانی است كه به خیال باطل خود میخواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسلهای جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافكنده و احساسات دینی آنان را خاموش كنند. اگر از حلقههای قبلی این زنجیرهی پلید، یعنی سلمان رشدی و كاریكاتوریست دانماركی و كشیشهای امریكایی آتشزنندهی قرآن حمایت نمیكردند و دهها فیلم ضد اسلام را در بنگاههای وابسته به سرمایهداران صهیونیست سفارش نمیدادند، امروز كار به این گناه عظیم و غیر قابل بخشش نمیرسید.
متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریكا است. سیاستمداران امریكا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را كه دل ملتهای مسلمان را به درد آوردهاند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.
برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان نیز بدانند كه این حركات مذبوحانهی دشمنان در برابر بیداری اسلامی، نشانهی عظمت و اهمیت این خیزش و مبشّر رشد روزافزون آن است. و الله غالبٌ علی أمرِهِ(2).
سید علی خامنهای
23/شهریور/1391
1) سورهی مباركهی صف، آیهی 8؛میخواهند كه نور خدا را با دهانهایشان خاموش كنند، و حال آنكه خدا تمامكنندهی نور خويش است، هر چند كه كافران خوش نداشته باشند.
2) سورهی مباركهی یوسف، بخشی ازآیهی 21، و خداوند بر كار خویش چیره است
حضرت صادق (ع)،رئیس مکتب جعفری که نام مبارکش«جعفر»وکنیه اش«ابوعبدالله»وپدربزرگوارش امم باقر(ع) ومادر مکرمه اش«ام فروه» میباشد،درهفدهم ربیع الاول سال 83هجری قمری درمدینه منوره چشم به جهان گشود.آن حضرت دربیست وپنجم شوال 148درسن 65سالگی توسط منصوردوانیقی مسموم ودرمدینه به شهادت رسید ودر قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.(ر.ک:مهدی پیشوایی،سیره پیشوایان،صص349-350)
اهمیت اخلاق درکلام امام صادق علیه السلام
1.زندگی با اخلاق گوارا می شود.آن حضرت فرمود:
«لا عََیشََ اََهنَأ مِن حُسنِ الخُلق؛(وسائل الشیعه،ج8،ص571) هیچ زندگی ای گواراترازنیک خوئی نیست»
این حدیث به خوبی می رساند که اگرزندگی اجتماعی،خانوادگی وحتی انفرادی توأم با اخلاق باشد،برخوردار از شادی ونشاط وشادابی خواهد بود.جامعه وخانواده ای که اخلاق را مراعات نکنند،نشاط وشادابی ازآن رخت خواهد بست.
2.عمر را صرف ادب واخلاق کن.
حضرت صادق علیه السلام فرمود:«اِن اٌجِّلتَ فی عُمِرکَ یَومَِینِ فَاجعَل اَحَدها لاَدَبِکَ تَستَعینَ بِه عَلی یَومِ مَوتِکَ؛(روضه کافی ج8،ص150)
اگراز عمرت تنها به میزان دو روزمهلت داده شدی،یک روزش را برای ادب خود اختصاص بده تا برای روزمرگ ازآن کمک بگیری»
3.اخلاق نیک نشانه بزرگواری است.
آن حضرت فرمود:«ثَلاثَةٌ عَلی کَرَمِ المَرءِِ:حُسن الخُلقِ وَکَظمُ الغَیظِ وَغَضُّ الطَّرَفِ؛(علی بن شعبه حرانی،تحف العقول،ص 572،ح34) سه چیز نشانه بزرگواری انسان است:خوش اخلاقی،فروبردن خشم وفرو پوشیدن چشم.
4.اخلاق نیک نشانه بزرگواری است.
حضرت صادق علیه السلام می فرماید:«ثَلاثَةٌ یُستَدلُّ بِها عَلی اِصابَةِ الرّأیِ:حُسن ُالِّلقاءِ وَحُسنُ الِاستِماع وَحُسنُ الجَوابِ (همان،ص582)سه چیزنشانه درست اندیشی است:خوش برخوردی،خوش گوش دادن ونیکوپاسخ دادن.»
این حدیث بیش از هرکس،واعظان وعالمان جامعه را هدف قرارداده است؛زیرا برای هدایت مردم هم خوش برخوردی لازم است وهم توجه به سخنان ودردل های مردم وهم نیکو جواب دادن به سؤال دیگران.»
5.دریک کلام حسن خلق آن قدر عظمت وارزش دارد که هرکس به عمق وژرفای آن نمی رسد،وبه هرکس عنایت نمی شود
چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:«َولا یَکُون ُحُسنُ الخُلقِ اِلّا فی کُلِّ وَلیٍّ وَصَفیٍّ… وَلا یَعلَمُ ما فی حَقیقَةٍّ حُسنُ الخُلقُ الا الله تعالی؛(بحار،ج 68،ص393)وَ حُسنُ خلق یافت نمی شود مگردر وجود دوستان وبرگزیدگان [خداوند]… وآنچه در حقیقت خلق نیکو است جزخداوند متعالی کسی نمی داند.»
6.خوی نیک از اوصاف انبیا است.
حضرت صادق علیه السلام فرمود:«اِنَّ الصَّبرَ وَالبرِّ وَحُسنُ الخُلق ِمِن اَخلاقِ الاَنبیاء(المواعظ العددیه،ص227)به راستی صبرونیکوکاری،وخوش خوئی ازاخلاق انبیا است.»
سالروز شهادت رئیس مکتب تشیع حضرت جعفر صادق (علیه السلام) بر حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، مقام معظم رهبری و شیعیان و دوستداران آن حضرت تعزیت و تسلیت باد.
قالَ الا مامُ جَعْفَرُ بنُ محمّد الصّادقُ عليه السلام :
1 حَديثي حَديثُ اءبى ، وَ حَديثُ اءبى حَديثُ جَدى ، وَ حَديثُ جَدّى حَديثُ الْحُسَيْنِ، وَ حَديثُ الْحُسَيْنِ حَديثُ الْحَسَنِ، وَ حَديثُ الْحَسَنِ حَديثُ اءميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ حَديثُ اءميرَالْمُؤْمِنينَ حَديثُ رَسُولِ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ، وَ حَديثُ رَسُولِ اللّهِ قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.(69)
ترجمه :
فرمود: سخن و حديث من همانند سخن پدرم مى باشد، و سخن پدرم همچون سخن جدّم ، و سخن جدّم نيز مانند سخن حسين و نيز سخن او با سخن حسن يكى است و سخن حسن همانند سخن اميرالمؤ منين علىّ و كلام او از كلام رسول خدا مى باشد، كه سخن رسول اللّه به نقل از سخن خداوند متعال خواهد بود.
2 قالَ عليه السلام : مَنْ حَفِظَ مِنْ شيعَتِنا اءرْبَعينَ حَديثا بَعَثَهُ اللّهُ يَوْمَ الْقيامَةِ عالِما فَقيها وَلَمْ يُعَذِّبْهُ.(70)
ترجمه :
فرمود: هركس از شيعيان ما چهل حديث را حفظ كند و به آن ها عمل نمايد ، خداوند او را دانشمندى فقيه در قيامت محشور مى گرداند و عذاب نمى شود.
3 قالَ عليه السلام : قَضاءُ حاجَةِالْمُؤْمِنِ اءفْضَلُ مِنْ اءلْفِ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلةٍ بِمَناسِكِها، وَ عِتْقِ اءلْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ، وَ حِمْلانِ اءلْفِ فَرَسٍ فى سَبيلِ اللّهِ بِسَرْجِها وَ لَحْمِها.(71)
ترجمه :
فرمود: برآوردن حوائج و نيازمندى هاى مؤ من از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است .
4 قالَ عليه السلام : اءَوَّلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُالصَّلاةُ، فَإ نْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إ ذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَيْهِ سائِرُ عَمَلِهِ.(72)
ترجمه :
فرمود: اوّلين محاسبه انسان در پيشگاه خداوند پيرامون نماز است ، پس اگر نمازش قبول شود بقيه عبادات و اعمالش نيز پذيرفته مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
5 قالَ عليه السلام : إ ذا فَشَتْ اءرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ اءرْبَعَةٌ: إ ذا فَشا الزِّنا كَثُرَتِ الزَّلازِلُ، وَ إ ذا اُمْسِكَتِ الزَّكاةُ هَلَكَتِ الْماشِيَةُ، وَ إ ذا جارَ الْحُكّامُ فِى الْقَضاءِ اُمْسِكَ الْمَطَرُ مِنَ السَّماءِ، وَ إ ذا ظَفَرَتِ الذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِكُونَ عَلَى الْمُسْلِمينَ.(73)
ترجمه :
فرمود: هنگامى كه چهار چيز در جامعه شايع و رايج گردد چهار نوع بلا و گرفتارى پديد آيد:
چنانچه زنا رايج گردد زلزله و مرگ ناگهانى فراوان شود.
چنانچه زكات و خمسِ اموال پرداخت نشود حيوانات اهلى نابود شود.
اگر حاكمان جامعه و قُضات ستم و بى عدالتى نمايند باران رحمت خداوند نمى بارد.
و اگر اهل ذمّه تقويت شوند مشركين بر مسلمين پيروز آيند.
6 قالَ عليه السلام : مَنْ عابَ اءخاهُ بِعَيْبٍ فَهُوَ مِنْ اءهْلِ النّارِ.(74)
ترجمه :
فرمود: هركس برادر ايمانى خود را برچسبى بزند و او را متّهم كند از اهل آتش خواهد بود.
7 قالَ عليه السلام : الصَّمْتُ كَنْزٌ وافِرٌ، وَ زَيْنُ الْحِلْمِ، وَ سَتْرُالْجاهِلِ.(75)
ترجمه :
فرمود: سكوت همانند گنجى پربهاء، زينت بخش حلم و بردبارى است ؛ و نيز سكوت ، سرپوشى بر آبروى شخص نادان و جاهل مى باشد.
8 قالَ عليه السلام : إ صْحَبْ مَنْ تَتَزَيَّنُ بِهِ، وَلاتَصْحَبْ مَنْ يَتَزَّيَنُ لَكَ.(76)
ترجمه :
فرمود: با كسى دوستى و رفت و آمد كن كه موجب عزّت و سربلندى تو باشد، و با كسى كه مى خواهد از تو بهره ببرد و خودنمائى مى كند همدم مباش .
9 قالَ عليه السلام : كَمالُ الْمُؤْمِنِ فى ثَلاثِ خِصالٍ: الْفِقْهُ فى دينِهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالتَّقْديرُ فِى الْمَعيشَةِ.(77)
ترجمه :
فرمود: شخصيّت و كمال مؤ من در سه خصلت است : آشنا بودن به مسائل و احكام دين ، صبر در مقابل شدايد و ناملايمات ، زندگى او همراه با حساب و كتاب و برنامه ريزى دقيق باشد.
10 قالَ عليه السلام : عَلَيْكُمْ بِإ تْيانِ الْمَساجِدِ، فَإ نَّها بُيُوتُ اللّهِ فِى الاْءرْضِ، و مَنْ اءتاها مُتَطِّهِرا طَهَّرَهُ اللّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ، وَ كَتَبَ مِنْ زُوّارِهِ.(78)
ترجمه :
فرمود: بر شما باد به دخول در مساجد، چون كه آن ها خانه خداوند بر روى زمين است ؛ و هر كسى كه با طهارت وارد آن شود خداوند متعال او را از گناهان تطهير مى نمايد و در زمره زيارت كنندگانش محسوب مى شوند.
11 قالَ عليه السلام : مَن قالَ بَعْدَ صَلوةِالصُّبْحِ قَبْلَ اءنْ يَتَكَلَّمَ: ((بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ إ لاّ بِاللّهِ الْعَلىٍّّ الْعَظيمِ)) يُعيدُها سَبْعَ مَرّاتٍ، دَفَعَ اللّهُ عَنْهُ سَبْعينَ نَوْعا مِنْ أ نْواعِ الْبَلاءِ، اءهْوَنُهَاالْجُذامُ وَالْبَرَصُ.(79)
ترجمه :
فرمود: هر كسى بعد از نماز صبح پيش از آن كه سخنى مطرح كند، هفت مرتبه بگويد: ((بسم اللّه الرّحمن الرّحيم ، لا حول و لا قوّة إ لاّ باللّه العليّ العظيم )) خداوند متعال هفتاد نوع بلا از او دور گرداند كه ساده ترين آن ها مرض پيسى و جذام باشد.
12 قالَ عليه السلام : مَنْ تَوَضَّاءَ وَ تَمَنْدَلَ كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ، وَ مَنْ تَوَضَّاءَ وَلَمْ يَتَمَنْدَلْ حَتّى يَجُفَّ وُضُوئُهُ، كُتِبَ لَهُ ثَلاثُونَ حَسَنَةً.(80)
ترجمه :
فرمود: هركس وضو بگيرد و با حوله خشك نمايد يك حسنه دارد و چنانچه خشك نكند سى حسنه خواهد داشت .
13 قالَ عليه السلام : لاَ فْطارُكَ فى مَنْزِلِ اءخيكَ اءفْضَلُ مِنْ صِيامِكَ سَبْعينَ ضِعْفا.(81)
ترجمه :
فرمود: اگر افطارى روزه ات را در منزل برادر - مؤ منت - ، انجام بدهى ثوابش هفتاد برابر اصل روزه است .
14 قالَ عليه السلام : إ ذا اءفْطَرَ الرَّجُلُ عَلَى الْماءِ الْفاتِرِ نَقى كَبِدُهُ، وَ غَسَلَ الذُّنُوبَ مِنَ الْقَلْبِ، وَ قَوىَّ الْبَصَرَ وَالْحَدَقَ.(82)
ترجمه :
فرمود: چنانچه انسان روزه خود را با آب جوش افطار نمايد كبدش پاك و سالم باقى مى ماند، و قلبش از كدورت ها تميز و نور چشمش قوى و روشن مى گردد.
15 قالَ عليه السلام : مَنْ قَرَءَالْقُرْآنَ فِى الْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ، وَ خُنِّفَ عَلى والِدَيْهِ وَ إ نْ كانا كافِرَيْنِ.(83)
ترجمه :
فرمود: هر كه قرآن شريف را از روى آن قرائت نمايد بر روشنائى چشمش افزوده گردد؛ و نيز گناهان پدر و مادرش سبك شود گرچه كافر باشند.
16 قالَ عليه السلام : مَنْ قَرَءَ قُلْ هُوَاللّهُ اءحَدٌ مَرَّةً واحِدَةً فَكَاءنَّما قَرَءَ ثُلْثَ الْقُرآنِ وَ ثُلْثَ التُّوراةِ وَ ثُلْثَ الاْ نْجيلِ وَ ثُلْثَ الزَّبُورِ.(84)
ترجمه :
فرمود: هر كه يك مرتبه سوره توحيد را تلاوت نمايد، همانند كسى است كه يك سوّم قرآن و تورات و انجيل و زبور را خوانده باشد.
17 قالَ عليه السلام : إ نَّ لِكُلِّ ثَمَرَةٍ سَمّا، فَإ ذا اءتَيْتُمْ بِها فاءمسُّوهَ االْماء، وَاغْمِسُوها فِى الْماءِ.(85)
ترجمه :
فرمود: هر نوع ميوه و ثمره اى ، مسموم و آغشته به ميكرب ها است ؛ هر گاه خواستيد از آن ها استفاده كنيد با آب بشوئيد.
18 قالَ عليه السلام : عَلَيْكُمْ بِالشَّلْجَمِ، فَكُلُوهُ وَاءديمُوا اءكْلَهُ، وَاكْتُمُوهُ إ لاّعَنْ اءهْلِهِ، فَما مِنْ اءحَدٍ إ لاّ وَ بِهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذامِ، فَاءذيبُوهُ بِاءكْلِهِ.(86)
ترجمه :
فرمود: شلغم را اهميّت دهيد و مرتّب آن را ميل نمائيد و آن را به مخالفين معرّفى نكنيد، شلغم رگ جذام را قطع و نابود مى سازد.
19 قالَ عليه السلام : يُسْتَجابُ الدُّعاءُ فى اءرْبَعَةِ مَواطِنَ: فِى الْوِتْرِ، وَ بَعْدَ الْفَجْرِ، وَ بَعْدَالظُّهْرِ، وَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ.(87)
ترجمه :
فرمود: در چهار وقت دعا مستجاب خواهد شد: هنگام نماز وِتر، بعد از نماز صبح ، بعد از نماز ظهر، بعد از نماز مغرب .
20 قالَ عليه السلام : مَنْ دَعا لِعَشْرَةٍ مِنْ إ خْوانِهِ الْمَوْتى لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ اءوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ.(88)
ترجمه :
فرمود: هركس كه در شب جمعه براى ده نفر از دوستان مؤ من خود كه از دنيا رفته اند دعا و طلب مغفرت نمايد، از اهل بهشت قرار خواهد گرفت .
21 قالَ عليه السلام : مِشْطُ الرَّاءسِ يَذْهَبُ بِالْوَباءِ، وَ مِشْطُاللِّحْيَةِ يُشَدِّدُ الاْ ضْراسَ.(89)
ترجمه :
فرمود: شانه كردن موى سر موجب نابودى وَبا و مانع ريزش مو مى گردد، و شانه كردن ريش و محاسن ريشه دندان ها را محكم مى نمايد.
22 قالَ عليه السلام اءيُّما مُؤْمِنٍ سَئَلَ اءخاهُ الْمُؤْمِنَ حاجَةً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلى قَض ائِها فَرَدَّهُ عَنْها، سَلَّطَ اللّهُ عَلَيْهِ شُجاعا فى قَبْرِهِ، يَنْهَشُ مِنْ اءصابِعِهِ.(90)
ترجمه :
فرمود: چنانچه مؤ منى از برادر ايمانيش حاجتى را طلب كند و او بتواند خواسته اش را برآورد و انجام ندهد، خداوند در قبرش يك افعى بر او مسلّط گرداند كه هر لحظه او را آزار رساند.
23 قالَ عليه السلام : وَلَدٌ واحِدٌ يَقْدِمُهُ الرَّجُلُ، اءفْضَلُ مِنْ سَبْعينَ يَبْقُونَ بَعْدَهُ، شاكينَ فِى السِّلاحِ مَعَ الْقائِمِ (عَجَّلَ اللّهُ تَعالى فَرَجَهُ الشَّريف ).(91)
ترجمه :
فرمود: اگر انسانى يكى از فرزندانش را پيش از خود به عالم آخرت بفرستد بهتر از آن است كه چندين فرزند به جاى گذارد و در ركاب امام زمان عليه السلام با دشمن مبارزه كنند.
24 قالَ عليه السلام : إ ذا بَلَغَكَ عَنْ اءخيكَ شَيْى ءٌ فَقالَ لَمْ اءقُلْهُ فَاقْبَلْ مِنْهُ، فَإ نَّ ذلِكَ تَوْبَةٌ لَهُ. وَ قالَ عليه السلام : إ ذا بَلَغَكَ عَنْ اءخيكَ شَيْى ءٌ وَ شَهِدَ اءرْبَعُونَ اءنَّهُمْ سَمِعُوهُ مِنْهُ فَقالَ: لَمْ اءقُلْهُ، فَاقْبَلْ مِنْهُ.(92)
ترجمه :
فرمود: چنانچه شنيدى كه برادرت يا دوستت چيزى بر عليه تو گفته است و او تكذيب كرد قبول كن . همچنين فرمود: اگر چيزى را از برادرت بر عليه خودت شنيدى و نيز چهل نفر شهادت دادند، ولى او تكذيب كرد و گفت : من نگفته ام ، حرف او را بپذير.
25 قالَ عليه السلام : لايَكْمُلُ إ يمانُ الْعَبْدِ حَتّى تَكُونَ فيهِ أ رْبَعُ خِصالٍ: يَحْسُنُ خُلْقُهُ، وَسَيْتَخِفُّ نَفْسَهُ، وَيُمْسِكُ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ، وَيُخْرِجَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ.(93)
ترجمه :
فرمود: ايمان انسان كامل نمى گردد مگر آن كه چهار خصلت در او باشد: اخلاقش نيكو باشد، نفس خود را سبك شمارد، كنترل سخن داشته باشد، اضافى ثروتش حق الله ، حق الناس را بپردازد.
26 قالَ عليه السلام : داوُوا مَرْضاكُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَادْفَعُوا اءبْوابَ الْبَلايا بِالاْ سْتِغْفارِ.(94)
ترجمه :
فرمود: مريضان خود را به وسيله پرداخت صدقه مداوا و معالجه نمائيد، و بلاها و مشكلات را با استغفار و توبه دفع كنيد.
27 قالَ عليه السلام : إ نَّ اللّهَ فَرَضَ عَلَيْكُمُ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فى اءفْضَلِ السّاعاتِ، فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعاءِ فى إ دْبارِ الصَّلَواتِ.(95)
ترجمه :
فرمود: خداوند متعال پنج نماز در بهترين اوقات را بر شما واجب گرداند، پس سعى كنيد حوايج و خواسته هاى خود را پس از هر نماز با خداوند مطرح و درخواست كنيد.
28 قالَ عليه السلام : كُلُوا ما يَقَعُ مِنَ الْمائِدَةِ فِى الْحَضَرِ، فَإ نَّ فيهِ شِفاءٌ مِنْ كُلِّ داءٍ، وَلا تَاءكُلُوا مايَقَعُ مِنْها فِى الصَّحارى .(96)
ترجمه :
فرمود: هنگام خوردن غذا در منزل ، آنچه كه اطراف سفره و ظرف مى ريزد جمع كنيد و ميل نمائيد كه در آن ها شفاى دردهاى درونى است ، ولى چنانچه در بيابان سفره انداختيد؛ اضافه هاى آن را رها كنيد براى جانوران .
29 قالَ عليه السلام : اءرْبَعَةٌ مِنْ اءخْلاقِ الاْ نْبياءِ: الْبِرُّ، وَالسَّخاءُ، وَالصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالْقِيامُ بِحَقِّ الْمُؤمِنِ.(97)
ترجمه :
فرمود: چهار چيز از اخلاق پسنديده پيغمبران الهى است : نيكى ، سخاوت ، صبر و شكيبائى در مصائب و مشكلات ، اجراء حقّ و عدالت بين مؤ منين .
30 قالَ عليه السلام : إ مْتَحِنُوا شيعتَنا عِنْدَ ثَلاثٍ: عِنْدَ مَواقيتِ الصَّلاةِ كَيْفَ مُحافَظَتُهُمْ عَلَيْها، وَ عِنْدَ أ سْرارِهِمْ كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَها عِنْدَ عَدُوِّنا، وَ إ لى أ مْوالِهِمْ كَيْفَ مُواساتُهُمْ لاِ خْوانِهِمْ فيها.(98)
ترجمه :
فرمود: شيعيان و دوستان ما را در سه مورد آزمايش نمائيد:
1 مواقع نماز، چگونه رعايت آن را مى نمايند.
2 اسرار يكديگر را چگونه فاش و يا نگهدارى مى كنند.
3 نسبت به اموال و ثروتشان چگونه به ديگران رسيدگى مى كنند و حقوق خود را مى پردازند.
31 قالَ عليه السلام : مَنْ مَلَكَ نَفْسَهُ إ ذا رَغِبَ، وَ إ ذا رَهِبَ، وَ إ ذَااشْتَهى ، وإ ذا غَضِبَ وَ إ ذا رَضِىَ، حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.(99)
ترجمه :
فرمود: هر كه در چهار موقع ، مالك نفس خود باشد: هنگام رفاه و توسعه زندگى ، هنگام سختى و تنگ دستى ، هنگام اشتهاء و آرزو و هنگام خشم و غضب ؛ خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام مى گرداند.
32 قالَ عليه السلام : إ نَّ النَّهارَ إ ذا جاءَ قالَ: يَابْنَ آدَم ، اءعْجِلْ فى يَوْمِكَ هذا خَيْرا، اءشْهَدُ لَكَ بِهِ عِنْدَ رَبِّكَ يَوْمَ الْقيامَةِ، فَإ نّى لَمْ آتِكَ فيما مَضى وَلاآتيكَ فيما بَقِىَ، فَإ ذا جاءَاللَّيْلُ قالَ مِثْلُ ذلِكَ.(100)
ترجمه :
فرمود: هنگامى كه روز فرا رسد گويد: تا مى توانى در اين روز از كارهاى خير انجام بده كه من در قيامت در پيشگاه خداوند شهادت مى دهم و بدان كه من قبلا در اختيار تو نبودم و در آينده نيز پيش تو باقى نخواهم ماند. همچنين هنگامى كه شب فرارسد چنين زبان حالى را خواهد داشت .
33 قالَ عليه السلام : يَنْبَغى لِلْمُؤْمِنِ اءنْ يَكُونَ فيهِ ثَمان خِصال :
وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزاهِزِ، صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلاءِ، شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخاءِ، قانِعٌ بِما رَزَقَهُ اللّهُ، لا يَظْلِمُ الاْ عْداءَ، وَ لا يَتَحامَلُ لِلاْ صْدِقاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فى تَعِبٌ، وَ النّاسُ مِنْهُ فى راحَةٍ.(101)
ترجمه :
فرمود: سزاوار است كه هر شخص مؤ من در بردارنده هشت خصلت باشد:
هنگام فتنه ها و آشوب ها باوقار و آرام ، هنگام بلاها و آزمايش ها بردبار و صبور، هنگام رفاه و آسايش شكرگزار، به آنچه خداوند روزيش گردانده قانع باشد.
دشمنان و مخالفان را مورد ظلم و اذيّت قرار ندهد، بر دوستان برنامه اى را تحميل ننمايد، جسمش خسته ؛ ولى ديگران از او راحت و از هر جهت در آسايش باشند
34 قالَ عليه السلام : من ماتَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ عارِفا بِحَقِّنا عُتِقَ مِنَ النّارِ وَ كُتِبَ لَهُ بَرائَةٌ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ.(102)
ترجمه :
فرمود: هركس كه در روز جمعه فوت نمايد و از دنيا برود؛ و عارف به حقّ ما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام باشد، از آتش سوزان دوزخ آزاد مى گردد؛ و نيز از عذاب شب اوّل قبر در امان خواهد بود.
35 قالَ عليه السلام : إ نَّ الرَّجُلَ يَذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَحْرُمُ صَلاةَاللَّيْلِ، إ نَّ الْعَمَلَ السَّيِّى ءَ اءسْرَعُ فى صاحِبِهِ مِنَ السِّكينِ فِى اللَّحْمِ.(103)
ترجمه :
فرمود: چه بسا شخصى به وسيله انجام گناهى از نماز شب محروم گردد، همانا تاءثير گناه در روان انسان سريع تر از تاءثير چاقو در گوشت است .
36 قالَ عليه السلام : لاتَتَخَلَّلُوا بِعُودِالرَّيْحانِ وَلابِقَضيْبِ الرُّمانِ، فَإ نَّهُما يُهَيِّجانِ عِرْقَ الْجُذامِ.(104)
ترجمه :
فرمود: به وسيله چوب ريحان و چوب انار، دندان هاى خود را خلال نكنيد، براى اين كه تحريك كننده عوامل مرض جذام و پيسى مى باشد.
37 قالَ عليه السلام : تَقْليمُ الا ظْفارِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ يُؤ مِنُ مِنَ الْجُذامِ وَالْبَرَصِ وَالْعَمى ، وَ إ نْ لَمْ تَحْتَجْ فَحَكِّها حَكّا. وَ قالَ عليه السلام : اءخْذُ الشّارِبِ مِنَ الْجُمُعَةِ إ لَى الْجُمُعَةِ اءمانٌ مِنَ الْجُذامِ.(105)
ترجمه :
فرمود: كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه موجب سلامتى از جذام و پيسى و ضعف بينائى چشم خواهد شد و اگر امكان كوتاه كردن آن نباشد سر آن ها را بتراش .
و فرمود: كوتاه كردن سبيل در هر جمعه سبب ايمنى از مرض جذام مى شود.
38 قالَ عليه السلام : إ ذا اءوَيْتَ إ لى فِراشِكَ فَانْظُرْ ماسَلَكْتَ فى بَطْنِكَ، وَ ما كَسَبْتَ فى يَوْمِكَ، وَاذْكُرْ اءنَّكَ مَيِّتٌ، وَ اءنَّ لَكَ مَعادا.(106)
ترجمه :
فرمود: در آن هنگامى كه وارد رختخواب خود مى شوى ، با خود بينديش كه در آن روز چه نوع خوراكى ها و آشاميدنى ها از چه راهى به دست آورده اى و ميل نموده اى .
و در آن روز چه چيزهائى را چگونه و از چه راهى كسب و تحصيل كرده اى .
و در هر حال متوجّه باش كه مرگ تو را مى ربايد؛ و سپس در صحراى محشر جهت بررسى گفتار و كردارت حاضر خواهى شد.
39 قالَ عليه السلام : إ نَّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إ ثْنَيْ عَشَرَ اءلْفَ عالَم ، كُلُّ عالَمٍ مِنْهُمْ اءكْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَمواتٍ وَ سَبْعِ اءرَضينَ، ما يُرى عالَمٌ مِنْهُمْ اءنّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عالَما غَيْرُهُمْ وَ اءنَاالْحُجَّةُ عَلَيْهِمْ.(107)
ترجمه :
فرمود: همانا خداوند متعال ، دوازده هزار جهان آفريده است كه هر يك از آن ها نسبت به آسمان ها و زمين هاى هفت گانه بزرگ تر مى باشد؛ و من و ديگر ائمّه دوازده گانه از طرف خداوند بر همه آن ها حجّت و راهنما هستيم .
40 قالَ عليه السلام : حَديثٌ فى حَلالٍ وَ حَرامٍ تَاءخُذُهُ مِنْ صادِقٍ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيا وَ ما فيها مِنْ ذَهَبٍ وَفِضَّةٍ.(108)
ترجمه :
فرمود: سخنى را درباره مسائل حلال و حرام و احكام دين خدا، از راست گوى مؤ منى دريافت كنى ؛ بهتر و ارزشمندتر است از تمام دنيا و ثروت هاى آن .
آیتاللَّه سیداسداللَّه مدنی در سال ۱۲۹۲ ش (۱۳۲۳ق) در روستایی در آذرشهر آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود و در سنین جوانی برای تحصیل علوم دینی به قم عزیمت نمود. وی پس از گذراندن دروس مقدماتی و سطح، در حدود چهار سال به تحصیل دروس فقه و اصول در محضر حضرت امام خمینی(ره) مشغول شد. سپس راهی نجف اشرف گردید و در جلسات درس حضرات آیات: سیدابوالحسن اصفهانی، سید عبدالهادی شیرازی، سید محسن حکیم و سید ابوالقاسم خویی شرکت نمود. آیتاللَّه مدنی، سالها پیش از ورود به عرصه مبارزات سیاسی، در مقابل افکار ضددینی کسروی مقابله کرده بود و با شهید نواب صفوی همکاری داشت. با آغاز قیام مردمی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و تبعید آن حضرت به نجف اشرف، آیتاللَّه مدنی در کنار استاد و رهبر خود قرار گرفت و در ایام سفر به ایران، ضمن نام بردن از حضرت امام، رسالت و وظایف مردم مسلمان را در برابر رژیم پهلوی بیان میکرد. آیت اللَّه مدنی در سال ۱۳۵۰ به فرمان امام جهت تدریس علوم دینی به خرم آباد رفت و در آنجا حوزه علمیه تأسیس نمود. چندی بعد بر اثر فعالیتهایی که علیه رژیم ستمشاهی داشت به مدت بیش از سه سال به شهرهای مختلف تبعید شد و با اوجگیری انقلاب اسلامی، از تبعید به قم بازگشت. این روحانی مبارز، پس از پیروزی انقلاب به دعوت مردم همدان، راهی این شهر گردید و از طرف مردم این استان به مجلس خبرگان قانون اساسی راه یافت. آیت اللَّه مدنی پس از شهادت آیتاللَّه قاضی طباطبایی، نخستین امام جمعه تبریز، از سوی امام خمینی(ره) به عنوان نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز انتخاب شد و در این سنگر به پاسداری و حراست از آرمانهای انقلاب اسلامی همت گماشت. این مجاهد نستوه سرانجام در بیستم شهریور ۱۳۶۰ ش برابر دوازدهم ذیقعده ۱۴۰۱ ق در ۶۸ سالگی در همین سنگر پس از اقامه نماز در محراب نماز جمعه تبریز توسط منافقین به شهادت رسید. و پس از تشییعی با شکوه در تبریز و قم، در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. پیام امام خمینى (ره) به مناسبت شهادت آیت الله مدنى(شهید محراب)بسم الله الرحمن الرحیم، انالله و اناالیه راجعون با شهید نمودن یک تن دیگر از ذریه رسول الله و اولاد روحانى و جسمانى شهید بزرگ امیرالمؤمنین (ع( سند جنایت منحرفان و منافقان به ثبت رسید. سید بزرگوار و عالم عادل عالى قدر و معلم اخلاق و معنویات، حجت الاسلام و المسلمین شهید عظیم الشان مرحوم حاج سید اسدالله مدنى رضوان الله علیه، همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت به دست منافقى شقى به شهادت رسید. اگر با به شهادت رسیدن مولاى متقیان اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش شهید مدنى هم آرزوى منافقان را بر آورده خواهد کرد. اگر خوارج سیاه بخت از شهادت ولى الله الاعظم طرفى بستند و به حکومت رسیدند، این گروهکهاى خائن نیز به آمال خبیث خود که سقوط حکومت اسلام و برقرارى حکومت آمریکایى است مى رسند. آنان لعنت خدا و رسول و ننگ ابدى را براى خود و اینان عذاب ابدى خدا و نفرت و لعنت قادر متعال و امت اسلام را براى خود و هم پیمانان و اربابان خونخوار خویش به بار آوردند. ملت بزرگ و روحانیت معظم چون صفى مرصوص ایستاده اند که هر پرچمى از دست تواناى سردارى بیفتد سردار دیگرى آن را برداشته و به میدان آید و با قدرت بیشتر در حفظ پرچم اسلامى به کوشش برخیزد .شهید مدنى با شهادت مظلومانه خود ضد انقلاب و منافقین ضد اسلام را بکلى منزوى کرد. این چهره نورانى اسلامى عمرى را در تهذیب نفس و خدمت به اسلام و تربیت مسلمانان و مجاهده در راه حق علیه باطل گذراند و از چهره هاى کم نظیرى بود که به حد و افر از علم و عمل و تقوى و تعهد و زهد و خودسازى برخوردار بود. به شهادت رساندن چنین شخصیتى به تمام معنى اسلامى همراه با تنى چند از فرزندان اسلام و یاران باوفاى انقلاب اسلامى در میعادگاه نماز جمعه و در حضور جماعت مسلمین جز عناد با اسلام و کمر بستن به محو آثار شریعت و تعطیل جمعه و جماعت مسلمین توجیهى ندارد. اگر تا امروز براى جنایتها و شرارتهاى خود بهانه هاى بى پایه اى مى تراشیدند، در شهادت این عالم متقى که جز درباره خدمت به اسلام و مسلمانان نمى اندیشید بهانه اى جز انتقام از اسلام و ملت شریف نمى توانند بتراشند. انتقام از اسلام که آن را اساس سقوط دستگاههاى جبار و شکست ابرقدرتها در ایران و پس از آن در منطقه مى بینند و از ملت قدرتمند که پشت بر آنان نموده و کاخهاى آمال و آرزوى آنان را در هم کوبیده و تمامى آنانرا از صحنه تا ابد بیرون رانده است مى گیرند. مردم رزمنده ایران و خصوص مردم غیرتمند آذربایجان که چنین روحانى متعهد و معلم عالى قدرى را از دست داده اند و حریف شکست خورده خود را مى شناسند، با عزمى جزم و اراده اى خلل ناپذیر انتقام خود را از آنان مى گیرند. اینجانب، شهادت این مجاهد عزیز عظیم و یاران باوفایش را به پیشگاه اجداد طاهرینش، خصوصا بقیة الله – ارواحناله الفدا – و به ملت مجاهد ایران و اهالى غیور و شجاع آذربایجان و به حوزه هاى علمیه و به خاندان محترم این شهیدان تبریک و تسلیت میگویم. خط سرخ شهادت، خط آل محمد (ص) و على (ع) است و این افتخار ازخاندان نبوت و ولایت به ذریه طیبه آن بزرگواران و به پیروان خط آنان به ارث رسیده است. درود خداوند و سلام امت اسلام بر این خط سرخ شهادت و رحمت بى پایان حق تعالى بر شهیدان این خط در طول تاریخ و افتخار و سرافرازى بر فرزندان پرتوان پیروزى آفرین اسلام و شهداى راه آن و ننگ و نفرت و لعنت ابدى بر وابستگان و پیروان شیاطین
شرق و غرب خصوصا شیطان بزرگ آمریکاى جنایتکار که با نقشه هاى شیطانى شکست خورده خود گمان کرده ملتى را که براى خداوند متعال و اسلام بزرگ قیام نموده و هزاران شهید و معلول تقدیم نموده با این دغل بازیها مى تواند سست کند و یا از میدان به در برد. اینان پیروان سید شهیدانند که در راه اسلام و قرآن کریم، از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را قربان کرد و اسلام عزیز را با خون پاک خود آبیارى و زنده نمود. ارتش و سپاه و بسیج و سایر قواى مسلح نظامى و انتظامى و مردمى ما پیرو اولیایى هستند که همه چیز خود را در راه هدف و عقیده فدا نموده و براى اسلام و پیروان معظم آن شرف و افتخار آفریدند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین و رحمت براى شهیدان خصوصاً شهداى اخیرمان و بالاخص شهید عزیز مدنى معظم و سلامت کامل براى مجروحین این حادثه و صبر و استقامت براى ملت بزرگ خصوصاً آذربایجانیهاى عزیز و بازماندگان شهیدان خواهانم. سلام و درود بر همگان . والسلام على عبادلله الصالحین، روح الله الموسوى الخمینى، ۲۱ شهریور ۱۳۶۰
آیت الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد
تدوین: سلیمان حیدری
تاریخ انتشار: آذر 1386
شابک: 1-240-419-964-978
نوبت چاپ: اول، پاییز 1386
قیمت: 20,000 ریال
شمارگان: 2000
معرفی کتاب:
انقلاب اسلامی مرهون زحمات مبارزان نستوهی است كه برای برپایی حكومت اسلامی به تبعیت از رهبر كبیر فرزانه، حضرت امام (ره) در این راه از هیچ كوششی فروگذار نكردند. بیگمان شناخت این رهبران و چهرهها و تبیین نقش و جایگاه آنان گامی بزرگ در شناخت و تبیین ابعاد مختلف انقلاب اسلامی ملت ایران است. آیتالله سید محمود طالقانی از جملهی این مبارزان است كه چندین دهه با روشهای سیاسی ـ فرهنگی با حكومت پهلوی به مبارزه پرداخت. با طلوع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی، ایشان نیز به عرصهی مبارزه گام نهاد و در پایگاه مبارزاتی خویش (مسجد هدایت تهران) با سخنرانیهای افشاگرانهای در مقابل سیاستهای ضد اسلامی و غیر قانونی رژیم ایستاد و ترفندهای آن را بر ملا كرد. رژیم كه تاب تحمل افشاگریها را نداشت بارها ایشان را دستگیر و روانهی زندان و حتی در مقطعی تبعید كرد، اما هر بار فشار افكار عمومی داخل و خارج كشور موجب آزادی ایشان میشد. با اوجگیری مبارزات ملت ایران در سالهای 1357 آیتالله طالقانی پس از آزادی از آخرین زندان، در كنار بزرگانی چون آیتالله دكتر بهشتی و استاد مطهری نقش مهمی در سازماندهی و هدایت تظاهرات مردم نقش بزرگی ایفا كردند كه اوج این فعالیتها راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورای سال 1357 است. ریاست شورای انقلاب،كمك به حل غائلهی كردستان و تركمنصحرا ، اقامه نماز جمعه، حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی، پیشنهاد تشكیل شوراها از مهمترین فعالیتهای ایشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میباشد. بدون شك طالقانی در جریان نهضت اسلامی ـ آزادی خواهی مردم ایران در عرصهی مل چراغ راه نسل كنونی و آینده است. شخصیت عرفانی و متعالی ایشان باعث گردیده كه پس از فراقش آثار متنوعی دربارهی حیات سیاسی و اجتماعی او به رشته تحریر در آید و نویسندگان و اندیشمندان سعی كردهاند با تكیه بر مدارك موجود، تصویر یروشن از زندگی ایشان ارائه دهند. به طور كلی آثاری كه درباره آیتالله طالقانی به رشتهی تحریر در آمده و چاپ و منتشر شده است به چهار دسته تقسیم میشود: دسته اول، شامل مجموعه مقالات و كتبی است كه صرفا به زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله طالقانی بدون شك بر اسناد موجود پرداختهاند. این دسته از آثار اغلب در سالهای پس از 1358 ش به رشتهی تحریر در آمدهاند. دستهی دوم، آثار موجود دربارهی طالقانی، مقالات و كتبی است كه بیشتر به اندیشههای طالقانی اشاره كردهاند. این دسته از آثار از سال 1376 به این سوی تعداد بیشتری را در برمیگیرد، و به لحاظ محتوایی نیز مفید و قابل توجه است. دستهی سوم، آثار منتشره دربارهی طالقانی، مجموعه سخنرانیهای ایشان است. این دسته از آثار اگرچه توضیحات كمتری دربارهی حیات سیاسی واجتماعی طالقانی ارائه كردهاند، ولی از آنجا كه مجموعهای از سخنرانیهایش ایشان را در یك جا گرد آوردهاند، مفید و سودبخش هستند. آخرین نمونه از این گونه آثار كتاب منارهای در كویر است. دستهی چهارم آثار مربوط به زندگی و فعالیت سیاسی و مبارزات طالقانی، اسناد منتشره سازمانها یا نهادهای مختلف است كه آخرین نمونه آن مجموعه اسناد سه جلدی مركز بررسی اسناد تاریخی است. اثر حاضر در واقع تلفیقی از آثار چهارگانه مذكور است و مؤلف در تدوین آن دستیابی به اهداف زیر را دنبال كرده است: شخصیتشناسی سیاسی آیتالله طالقانی و جایگاه وی در متن رویدادهای انقلابی، بازیابی كلی اندیشههای سیاسی و اقتصادی طالقانی بر بنیان آثار موجود، معرفی و تدوین اسناد منتشر نشده دربارهی طالقانی، جایگاه طالقانی در نهضت امام خمینی. بخش اول كتاب حاضر كه با عنوان «مدخل پژوهشی» بر مجموعه اسناد آیتالله طالقانی نگارش یافته، شیوهی توصیف و تحلیل رویدادها با رعایت سیر تاریخی در محدوده زمانی سالهای 1386 تا 1358 تولد تا وفات را در بر دارد و پایهی اطلاعات گرداوری شده از منابع و مآخذ شامل كتابها مجموعه سخنرانیها و اسناد است. دربارهی سابقه پژوهش در خصوص این موضع باید گفت اگر چه دربارهی زندگی سیاسی ایشان آثار و اسناد متنوعی منتشر شده است، ولی اسناد گردآوری شده در مجموعه حاضر كاملا متفاوت از دیگر اسناد منتشر شده در این زمینه است و برای اولین بار است كه اسناد شهربانی دربارهی ایشان منتشر میشود. مدخل پژوهشی كه بخش اول این اثر است، شامل سه فصل است: در فصل اول اشارهای گذرا به تولد،وضعیت خانوادگی و تحصیلات طالقانی شده است. فصل دوم به سه قسمت عمده تقسیم شده است: در قسمت اول این فصل به آغاز مبارزهی سیاسی طالقانی از شهریور 1320 تا تشكیل نهضت آزادی ایران اختصاص یافته و مباحث عمدهای نظیر وقایع آذربایجان، ملی شدن صنعت نفت و نقش تعلیمی طالقانی را در رادیو و مسجد هدایت مطرح كرده است. قسمت دوم فصل دوم، فعالیتهای سیاسی آیتآلله طالقانی از تشكیل نهضت آزادی تا پیروزی انقلاب را در بر میگیرد. در این قسمت به نقش برجستهی آیتالله طالقانی در رویدادهای انقلابی نظیر انقلاب سفید و قیام 15 خرداد اشاره شده است كه سرانجام همین فعالیتهای مبارزاتی او منجر به تبعید وی به زابل و بافت شد. قسمت سوم از فصل دوم به فعالیت های سیاسی آیتالله طالقانی پس از پیروزی انقلاب اختصاص دارد. در این قسمت به نقش مدیریتی طالقانی در حوادث پس از انقلاب به خصوص مسئلهی كردستان، شورای انقلاب و نمایندگی ایشان در مجلس خبرگان اشاره شده است. بخش دوم، مجموعهای از اسناد را در بر دارد كه شامل فهرست موضوعی اسناد و متن اسناد است. این مجموعه از اسناد مهمترین سندهایی است كه در پروندهی وی با ترتیب زمانی جمعاوری شده است. در جاهایی كه اسناد نیاز به بازنویسی داشت همراه با گردآوری اسناد بازنویسی نیز شده است. این اسناد به لحاظ طبقاتی در زمرهی اسناد سری و محرمانهی شهربانی و عمدتا مربوط به سالهای 1340 تا 1350 ش است كه در رژیم گذشته، معدود افرادی به اطلاعات این اسناد دسترسی داشتهاند. انتشار اسناد مذكور به منزلهی منابع دست اول، اطلاعات مفیدی را در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. اسناد «طالقانی به روایت اسناد» مجموعهای از پروندههای مختلف است كه از آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی و سازمان اسناد و كتابخانه ملی گردآوری شده است. اهمیت این اسناد از آن جهت است كه برای اولین بار منتشر میشود، و به لحاظ محتوا و مضامین و موضوع از اسناد منتشر شده دربارهی طالقانی ، به خصوص مجموعهی سه جلدی اسناد ساواك، گردآوری شده توسط مركز بررسی اسناد تاریخی متفاوت است و میتواند مكمل آنها شود. در واقع مؤلف با بررسی موردی اسناد منتشر شده دربارهی طالقانی سعی كرده از آوردن اسناد تكراری خودداری كند و تا حد امكان اثری بدیع ارائه دهد.
قیام خونین 17 شهریور و پیامدهای آن |
مقدمه: شروع نهضت امام خمینی(ره) و مبارزات بی بدیلش در آغاز دهه ی چهل و قیام 15 خرداد،اسلام سیاسی را در سطحی گسترده رویاروی رژیم قرار داد. تلاش های فکری و سیاسی حضرت امام(ره) به عنوان رهبر نهضت با توجه به گستره وسیع هواداران اسلام انقلابی در میان روشنفکران دینی،سرانجام در میان مجموعه مخالفان سیاسی رژیم،جایگاه استوار و خدشه ناپذیر آن را تثبیت کرد و به عنوان خمیر مایه فکری انقلاب توانست همه جریان های موجود را باخود همراه ساخته یا به حاشیه براند. اما این نهضت به جرقه ای نیاز داشت که در هفده دی 1356 افروخته شد و انقلاب را در شکل تازه ای که عبارت از رویارویی آشکار و مستقیم با رژیم پهلوی بود به حرکت در آورد و فضای نسبتا مساعد سیاسی سال های پس از 1355 نهضت را سرعت و شتاب بیشتری بخشید، که طبیعتا واکنش دولت، سرکوب خونین و قهرآمیز همه خیزش های انقلابی در تمامی مناطق کشور بود. 1ـ تردید و تزلزل در اراده رژیم در رویارویی با ملت: به دنبال کشتار 17شهریور اراده و عزم رژیم در رویارویی با ملت سخت به تردید و تزلزل افتاد. چرا که شیوه های موسوم اعم از سرکوب و سازش در عمل شکست خورده بود، اجرای طرح حکومت نظامی که بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواک، بهترین سیاست ممکن جهت برقراری امنیت تلقی می شد، نتیجه عکس بخشید. و لذا شاه برای یافتن یک راه حل فوری و ضربتی برای پایان دادن به اوضاع آشفته و انقلابی کشور با صاحب نظران امور ایران و کارشناسان داخلی ،رایزنی نمود. حاصل این گفت و گوها شاه را به این نتیجه رساند که ریشه همه نارضایتی ها در توسعه فساد و سوء استفاده های کلان مادی نهفته است. اما وضعیت کشور به حدی آشفته بود که رژیم سخت سر در گم شده بود و سرانجام آمریکا با پیام شفاهی برانسکی از طریق اردشیر زاهدی ـ سفیر ایران در آمریکا ـ شاه را بار دیگر به سوی سیاست مشت آهنین متمایل ساخت که نتیجه آن تشکیل کابینه نظامی به رهبری ارتشبد ازهاری بود. 2ـ تزلزل ارتش: حوادث 17شهریورو ادامه حکومت نظامی،انسجام ارتش را متزلزل و اراده آن را با تردید مواجه ساخت.استقرار طولانی مدت ارتش در میدان هاومراکز مهم شهر که می بایست همانند نیروهای انتظامی با انقلابیون مقابله کند،از کارآمدی ارتش و توان آن کاست.چرا که ارتش اساسا به منظور حفظ امنیت مرزها و پاسداری از کشور در برابر تهدیدات خارجی به وجود آمده بود.اما اکنون ارتش می بایست تحت فرمان فرمانداری های نظامی شورای امنیت استان عمل کند که خواه ناخواه با هیات دولت و سایر مراکز قدرت در نحوه و اجرای فرامین حکومت نظامی اختلاف نظر می یافت. این واقعیت با توجه به ساختار ارتش شاهنشاهی که شکاف عمیقی میان کادر فرماندهی با نیروهای مسلح از نقطه نظر گرایش های سیاسی و تمایلات ملی و مذهبی وجود داشت موضع ارتش را به عنوان سرکوبگر مخالفان سخت تضعیف می کرد. 3ـ گسترش اعتصابات و تضعیف روز افزون دولت: از مهم ترین پیامدهای 17شهریور توسعه اعتصابات به شکلی فراگیر در سراسر کشور بود که ضربه ای مهلک بر پیکره اقتصادی و نیز حیات رژیم وارد آورد.مهم ترین ویژگی دوره تازه اعتصابات که در اندک زمانی پس ازکشتار 17شهریور آغاز شدماهیت کاملا سیاسی آن بود که با هدف از پا در آمدن رژیم و فلج ساختن آن صورت می پذیرفت. با توسعه ی اعتصابات، آثار ضعف و دوگانگی در مجموعه نظام سیاسی آشکارا چهره نمود و رژیم را در مانده ساخت. زیرا در همان حال صاحبان سرمایه سخت به هراس افتاده بودند و از هرگونه سرمایه گذاری جدید به شدت ترس د اشته و خوداری می کردند. در نتیجه ی بحران بیکاری رو به افزایش نهاد، فرار سرمایه ها و خروج ذخایر ارزی تشدید گردید و رژِیم در سراشیبی سقوط قرار گرفت. 4ـ تحکیم بخشیدن رهبری حضرت امام(ره) : شریف امامی درآغاز تصدی نخست وزیری و درباره برنامه ها و سیاست های دولت آشتی ملی در مورد بازگشت امام خمینی(ره) اعلام کرده بود که بازگشت ایشان به کشور بلامانع است.(7) و از اعزام هیاتی به منظور مذاکره و بازگشت ایشان به نجف خبر داد. اما حضرت امام در همان روز اول نخست وزیری شریف امامی را “نیرنگ شیطانی شاه” خواند و پیشنهاد آشتی با روحانیون را “وعده ی پوچ و فریبکارانه ” دانست و مردم را به مقاومت و مبارزه تشویق کرد. (8) با وقوع حادثه 17شهریور، حضرت امام، مسئول کشتار مستقیم مردم را شاه دانست و خواستار انهدام رژیم پهلوی شد. با شکست دولت آشتی ملی در پیشبرد سیاست های خود و ناکامی در جلب همکاری و مشارکت نیروهای سیاسی و مذهبی مخالف، رژیم را به اخراج حضرت امام از نجف متقاعد ساخت تا ایشان را هر چه بیشتر در انزوا و تنگنا قرار دهد. لذا با تبانی و همکاری دولت های ایران و عراق، ماموران امنیتی حکومت بعث، منزل حضرت امام را به محاصره گرفتند.این فشار که به منظور سکوت اجباری امام صورت گرفت نتیجه معکوس داد. حضرت امام که حاضر به تمکین از سیاست های دولت عراق نشده بود عازم پاریس گردید و این سیاست شاه که تصور می کرد بدین وسیله خطر مبارزه انقلابی حضرت امام (ره) را رفع کرده است در حقیقت یک خطای استراژیک محسوب شد،زیرا با عزیمت امام به پاریس، وی در مواجه مستقیم با محافل خبری و سیاسی جهان قرار گرفت و توانست در سطحی گسترده تر، آرمان ها و مواضع انقلاب را برای تمام جهانیان باز گو کند. این مسائل موجب شد تا تمامی نیروهای ملی و مذهبی چاره ای جز پیوستن به صفوف انقلاب تحت زعامت حضرت امام را نداشته باشند و این معنایی جز رهبری بلا منازغ و بی همتای حضرت امام نبود. 5- تعمیق شکاف بین مردم و حکومت پهلوی : 17شهریور 1357 جدایی میان ملت و حکومت را عمیق تر کرد و امکان هر نوع پیوستگی یا سازش را از بین برد. همچنین مشی مبارزه مسالمت آمیز در چار چوب قانون اساسی به منظور احیای نظام مشروطه به شدت زیر سوال رفت و روحیه تندروی و افراط گرایی در میان طیف های گوناگون مبارز و مخالف فرا گیر شد و تلاش ها برای سرنگونی رژیم پهلوی به شکلی قهر آمیز و انقلابی مورد حمایت قرار گرفت. 6- تشدید سر در گمی آمریکا در برابر مسائل ایران : هم زمان با بحرانی شدن اوضاع و واقعه 17 شهریور، روسای جمهور مصر، اسرائیل و آمریکا روز 19 شهریور با شاه گفت و گو کردند. شاه در گفت و گو با کارتر واقعه 17 شهریور را یک طرح شیطانی از سوی کسانی دانست که از برنامه ایجاد فضای باز سازی کشور بهره مند شده و از آزادی های اعطا شده علیه وی سوءاستفاده کردند. او خواستار ادامه حمایت های آمریکا شد و هشدار داد در غیر این صورت دشمنانش او را غافلگیر ساخته و بر وی پیشی خواهند جست. (9) کارتر نیز در پاسخ به در خواست های شاه او را از جهات گوناگون مطمئن ساخت و حمایت صریح خود را از اقدامات سرکوب گرانه شاه اعلام کرد.دو روز پس از حادثه 17 شهریور اردشیر زاهدی – سفیر ایران در آمریکا – با وارن کریستوفر – معاون وزارت امور خارجه آمریکا – در واشنگتن دیدار نمود. کریستوفر ضمن تاکید بر حمایت دولت آمریکا از ایران، خواستار رعایت اعتدال در اجرای حکومت نظامی شد. اما زاهدی اعلام کرد، کمونیست های سازمان یافته تظاهرات را ترتیب می دهند و دولت آمریکا همراه با نیروهای اپوزیسیون توطئه براندازی شاه را تدارک دیده است. کریستوفر این اتهام را ناروا خواند و اظهار داشت تضعیف اعتماد به نفس شاه در این زمان مهم ترین عامل بروز و گسترش شورش هاست.(10) به هر حال، حقیقت این است که تا وقوع حادثه 17 شهریور هیچ یک از سران کاخ سفید در ریاست جمهوری، وزارت خارجه و سازمان سیا، بحران ایران را جدی و نگران کننده نمی دانستند. آنان با اظهار نظرهای سطحی و خوشبینانه درباره توانا یی تردید ناپذیر شاه در کنترل اوضاع کشور و خاورمیانه به حمایت خود ادامه می دادند.(11) نتیجه گیری: بی تردید، قیام 17شهریور را می توان به عنوان یکی از نقاط عطف مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی دانست. ابعاد عظیم کشتار و سرکوب مردم بی گناه در این روز باعث شد تا انقلابیون و رهبران آن ها در حرکت خود مصمم تر گردند و در این بین رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی(ره) نقشی به سزا داشت. حمایت های سران به اصطلاح دموکرات آمریکا از رژیم پهلوی در سرکوب مبارزین نیز باعث گردید تا ادعاهای به اصطلاح حقوق بشری و دموکراتیک آن ها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلی آنان برای مردم ایران هرچه بیشتر نمایان گردد. در مجموع باید گفت قیام خونین 17 شهریور عاملی موثر در تشدید مبارزات مردمی و تسریع در سقوط رژیم پهلوی به شمار می رود. منابع |
دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر انقلاب
91/6/16
حضرت آيت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(پنجشنبه) در ديدار رئيس و اعضای مجلس خبرگان شرايط كشور را در مجموع، در حال پيشرفت مطلوب دانستند و با اشاره به برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در تهران به عنوان نمایش اقتدار ، شکوه و عظمت نظام اسلامی، تأكيد كردند: دشمنان ملت ايران، با حماقت خود، اين اجلاس را به يك جنگ ديپلماتيك با جمهوری اسلامی ايران تبديل كردند كه نتيجه آن، شكست مفتضحانه آنها بود.
رهبر انقلاب اسلامی داشتن يك جمع بندی صحيح و منطقی از وضعيت كشور را ضروری خواندند و افزودند: ارزيابی مسائل از جهات گوناگون، نشانگر شرايط مناسب و خوب كشور برای نشان دادن عظمت اسلام است.
حضرت آيت الله خامنهای خاطرنشان كردند: برگزاری موفقيت آميز اجلاس سران عدم تعهد در تهران، يك نمونه از شرايط مهيا و آماده نظام فكری است كه جمهوری اسلامی ايران به دنيا ارائه كرده است.
ايشان برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در تهران را از همه جهت، نمايش اقتدار، شكوه و عظمت دانستند و گفتند: منشأ اين شكوه و عظمت، همان تفكری است كه امام (ره) براساس اسلام، در كشور بوجود آورد و آن را پرورش داد تا رويش پيدا كرد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اجلاس سران عدم تعهد در تهران، میتوانست همانند ساير اجلاسهای بين المللی، بصورت معمولی برگزار شود اما شرايط سياسی دنيا و زمان و مكان برگزاری اجلاس و همچنين حماقتی كه بدخواهان ملت ايران انجام دادند، موجب شد كه اين اجلاس به پديدهای تأثيرگذار و مورد توجه در دنيا و يك جنگ ديپلماتيك با جمهوری اسلامی ايران، تبديل شود.
حضرت آيت الله خامنهای افزودند: تلاش شد تا با برخی فضاسازيها، جمهوری اسلامی ايران در اين اجلاس خود سانسوری كند و مواضع خود را بخصوص بر ضد رژيم صهيونيستی، اعلام نكند اما اجلاس آنچنان پرابهت برگزار شد كه اين تلاشها نيز نتيجه نداد.
رهبر انقلاب اسلامی حضور حدود دوسوم كشورهای جهانرا در نشست تهران و ايجاد زمينه برای اعلام مواضعی كه در اجلاسهای بين المللی ديگر بيان نمیشوند، از ديگر نقاط برجسته اجلاس سران عدم تعهد دانستند و افزودند: مواضعی كه از زبان برخی رؤسای كشورها و هيأتهای حاضر در نشست تهران بويژه انتقاد از ساختار سازمان ملل و شورای امنيت و ديكتاتوری بين المللی حاكم بر جهان، بيان شد در اجلاسهای بين المللی مشابه آن سابقه ندارد.
حضرت آيت الله خامنهایيكی ديگر از نتايج برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در تهران را خنثی شدن تبليغات و هياهو در مورد تحريمها دانستند و افزودند: رؤسای كشورها و هيأتهای شركت كننده در اجلاس سران عدم تعهد، از نزديك جريان عادی زندگی و نشاط مردم را در پايتخت و شهرهای ديگر ديدند و در حاشيه اجلاس نيز با مسئولان كشور درخصوص قراردادهای مختلف رايزنی كردند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكيد بر اينكه نتيجه جنگ ديپلماتيك بدخواهان ملت ايران، شكست مفتضحانه آنان بود، خاطرنشان كردند: موفقيت و شكوه و عظمت اجلاس تهران به گونهای بود كه مخالفان نظام اسلامی و رسانههای آنها منفعل و مجبور به اعتراف به واقعيات شدند.
حضرت آيت الله خامنهای با اشاره به تعابير رسانههای غربی از جمله «سيلی ايران بر صورت معارضان» و «اقدام ايران در گوشمالی كسانی كه میخواستند او را منزوی كنند» ،گفتند: براساس قاعده قرآنی، هر كاری كه دشمن را به عصبانيت وادارد، يك حسنه و عمل صالح است، بنابراين برگزاری باشكوه و موفقيت آميز اجلاس سران عدم تعهد در تهران، يك عمل صالح بود.
ايشان تأكيد كردند: در مسائل مختلف از جمله مسائل داخلی بايد مراقب بود تا مغالطهها ما را به اشتباه در تحليل گرفتار نكند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان كردند: ارزيابی من از شرايط اين است كه كشور، در مجموع در حال پيشرفت مطلوب است.
حضرت آيت الله خامنهایتأكيد كردند: البته ممكن است در برخی مسائل اجرايی و فكری، نقاط ضعفی هم وجود داشته باشد اماارزيابی از شرايط كشور، با در نظر گرفتن همه نقاط قوت و پيشرفتها و برخی نقاط ضعف، است.
در ابتدای اين ديدار آيت الله مهدوی كنی رئيس مجلس خبرگان رهبری ضمن باارزش خواندنمباحث مطرح شده در نشست دوازدهم مجلس خبرگان گفت: نشستهای مجلس خبرگان از لحاظ شكلی و محتوايی مهم است زيرا علمای صاحب نام و صاحب نفوذ، از سراسر كشور حضور دارند و در مورد مسائل مختلف سياسی، اقتصادی، فرهنگی و بين المللی اظهار نظر میكنند.
در ادامه آيت الله محمدی يزدی نايب رئيس مجلس خبرگان گزارشی از مهمترين محورهای مطرح شده در اين اجلاس ارائه كرد.
وی افزود: قدردانی از برگزاری موفقيت آميز اجلاس سران عدم تعهد در تهران، تأكيد بر بازسازی سريعتر مناطق زلزله زده استان آذربايجان شرقی، اقتصاد مقاومتی و شرايط اقتصادی كشور، مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه از جمله حجاب و عفاف، و مسائل سوريه از جمله مباحثی بود كه در نشست دوازدهم خبرگان مورد بحث قرار گرفتند.
ماه آسمان ري
افق فضل و شرف را قمري پيدا شد
يا كه در طورولايت شجري پيدا شد
باز از بحر ولايت گهري پيدا شد
نخل سرسبز ولا را ثمريپيدا شد
درسماوات و زمين جشن عظيم است امشب
عيد ميلاد كريم ابن كريم استامشب
در رياض علوي سرو روان اين پسر است
نجل مولاي كريمان جهان اين پسراست
بهترين زاده ابناء جهان اين پسر است
فخر دين ، قبله دل ، كعبة جان ، اينپسر است
اوست سروي كه بود دامن هستي چمنش
صلوات همه بر حُسن حَسن درحَسنش
اهل فضل و شرف و علم زعيمش خوانند
خيل عبّاد همه عبد عظيمش خوانند
صاحبان كرم و جود كريمش خوانند
آيت رحمت رحمان ورحيمش خوانند
اوست ماهي كه بر ابناء زمان مي تابد
نورش از ري به همه خلق جهانمي تابد
قامتش سرو و لبش كوثر و رويش ماه است
زائر مرقد او زائر ثاراللهاست
حرمش كعبه آمال دل آگاه است
حَسني حُسنش بر خلق چراغ راه است
خاص وعامند ز هر سوي رهين كرمش
دل صد قافله سر گرم طواف حرمش
نعمت ساية اين دستهگل عترت را
بر شما داده خدا اين شرف و رفعت را
اهل ري قدر بدانيد چنين نعمترا
فيض همسايگي تربت آن حضرت را
بال جبرئيل زده سايه به بام و درتان
اينشما ، اين حرم زادة پيغمبرتان
يا حجاز است و بُوَد كعبه جاويدانش
جان من ،جان همه خلق جهان قربانش
ري سپهر و حرم اوست مه تابانش
برتر از عرش بُوَدبارگه و ايوانش
دوست دارم كه شب و روز ز لطف وكرمش
پر زند مرغ دلم يكسره سويحرمش
آيه وحي در اين خانه كتابت دارد
زير اين قبّه دعا كن كه اجابتدارد
زائر او به خدا فيض قرابت دارد
درو ديوار حرم نقش نجابت دارد
ماه صدانجمن اينجاست خدا مي داند
آفتاب حسن اينجاست خدا مي داند
خاك درگاه تو بردرد دل خسته شفاست
سر به خاك حرمت گر نگذاريم جفاست
اي گل باغ حسن عطر تو برروح صفاست
كرم و جود تو بر ما به عيان و به خفاست
«ما به اين در، نه پي حشمتوجاه آمده ايم»
«از بد حادثه اينجا به پناه آمده ايم»
حُسن پيداي حَسن سرّنهان حسني
بلكه جانان همه خلق و تو جان حسني
تو به باغ دل ما سرو روانحسني
نخل طاها و گل عطر فشان حسني
ما به خاك حرمت روي نياز آورديم
حاجتخويش به درگاه تو بازآورديم
عصمت فاطمه و عزّت حيدر داري
تو مقام از سخن مدحفراتر داري
تو عطا و كرم آل پيمبر داري
ز حسين و ز حسن جلوه ديگر داري
جانبه قربان تو اي سيّد پاكيزه سرشت
شهرري ازتو بهشت است بهشت است بهشت
به تو وعزّت آباء کرامت سوگند
به خدا و به رسول و به امامت سوگند
به جلال و به كمالو به مقامت سوگند
به نماز و به قعودت ، به قيامت سوگند
تو كه سايه به سر خلقدو عالم فكني
چه شود گر نگهي جانب «ميثم» فكني
غلامرضا سازگار(میثم)
اين زندگى ميگذرد؛ لذات و سختىهايش همه به طرفةالعينى ميگذرد. شما در دورهى جوانى، اين حرف را درست نميفهميد. انسان در دوران جوانى خيال ميكند دنيا ثابت است، ساكن است، هميشه همين جور است؛ به سن ما كه رسيديد، يك نگاه ميكنيد، مىبينيد دنيا عجب سريع ميگذرد؛ چشم به هم ميزنيد، گذشته. خب، آن طرف: «و انّ الدّار الأخرة لهى الحيوان»؛(1)زندگى و حيات، آنجاست. «ذلك الّذى يبشّر الله عباده»(2) - كه امروز در آيات كريمه ميخواندند - بشارتهاى الهى آنجاست. هم براى آنجا، هم براى حفظ عزت كشور و پيشرفت كشور، وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقيدات و پايبندى را خانمها بايد مراقبت كنند؛ اين وظيفه است. خودنمائى و جلوهفروشى، يك لحظه است و آثار سوء آن براى كشور، براى جامعه، براى اخلاق، حتّى براى سياست، آثار مخرب و ماندگار است؛ در حالى كه ملاحظهى عفاف، ملاحظهى حدود شرعى در رفتار و حركات بانوان، اگر چنانچه سختىاى داشته باشد، سختىِ كوتاهى است، اما آثارش، آثار عميق و ماندگارى است. خود خانمها خيلى بايد مراقبت كنند مسئلهى حجاب را، مسئلهى عفاف را؛ وظيفهى آنهاست، افتخار آنهاست، شخصيت آنهاست.
حجاب مايهى تشخص و آزادى زن است؛ برخلاف تبليغات ابلهانه و ظاهربينانهى ماديگرايان، مايهى اسارت زن نيست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عريان كردن آن چيزى كه خداى متعال و طبيعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را كوچك ميكند، خودش را سبك ميكند، خودش را كمارزش ميكند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگين شدن كفهى آبرو و احترام اوست؛ اين را بايد خيلى قدر دانست و از اسلام بايد به خاطر مسئلهى حجاب تشكر كرد؛ اين جزو نعمتهاى الهى است.
1) سوره مبارکه العنكبوت آيه 64
وَما هٰذِهِ الحَياةُ الدُّنيا إِلّا لَهوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِيَ الحَيَوانُ ۚ لَو كانوا يَعلَمونَ﴿۶۴﴾
این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر میدانستند!
2) سوره مبارکه الشورى آيه 23
ذٰلِكَ الَّذي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ ۗ قُل لا أَسأَلُكُم عَلَيهِ أَجرًا إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربىٰ ۗ وَمَن يَقتَرِف حَسَنَةً نَزِد لَهُ فيها حُسنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ شَكورٌ﴿۲۳﴾
این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند به آن نوید میدهد! بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم [= اهل بیتم]؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکیاش میافزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است
بيانات مقام معظم رهبری در ديدار جمعى از مداحان سراسر كشور
تاریخ : 1391/02/23
شهید رئیسعلی دلواری آزادیخواه و رهبر قیام جنوب با حکم جهاد علمای دینی بوشهر علیه نیروهای انگلیسی قیام کرد و پس از چندین بار غلبه بر نیروهای غاصب، در 12 شهریور سال 1294 به شهادت رسید و به نماد ایستادگی و مبارزه با استعمار تبدیل شد.
رئیس علی دلواری فرزند رئیس محمد از خانهای تنگستان بود که در سال۱۲۶۰ هجری شمسی در روستای دلوار از شهرستان تنگستان استان بوشهر در ساحل خلیج فارس به دنیا آمد. وی از همان دوران نوجوانی با سادات و مجتهدین ارتباطی نزدیک برقرار میکند و به آموختن دروس دینی پرداخت. وی هنگامی که متوجه حضور انگلیسیها در بوشهر میشود بلافاصله با علمای دینی به شور و مشورت می پردازد و کسب تکلیف میکند. رئیسعلی دلواری در نبردهای مختلفی مقابل نیروهای متخاصم قرار گرفتکه میتوان به نبردهای جنگ جهانی اول، نبرد دلوار، و نبرد بوشهر اشاره کرد. وی در این نبردها ضربههای سنگینی بر پیکره نیروهای انگلیسی وارد کرد وموفق شد هفت سال این نیروها را از خاک ایران خارج کند. در سوگندنامه رئیسعلی امده است: ای کلام الله گفتار مرا شاهد باش من به تو سوگند یاد می کنم که اگر انگلیسیها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند، در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند.
مبارزات رئیسعلی دلواری با کسب اجازه از علمای دینی پسرعموزاده رئیسعلی دلواری که در حال حاضر به عنوان راهنمای موزه رئیسعلی دلواری فعالیت دارد در گفتگو با خبرنگار مهر به بیان بخشهایی از زندگی و مبارزات رئیسعلی پرداخت و اظهار داشت: رئیسعلی از زمانی که توانست اسلحه به دست بگیرد با سلاح آشنا شد و مهارتهای بسیار خوبی در تیراندازی داشت. حیدر شاکر اضافه کرد: رئیسعلی در سن 26 سالگی پس از اطلاع از ورود انگلیسیها به بوشهر، سریعا خود را به این شهر رساند و پس از مذاکره با علمای دینی حکم جهاد علیه نیروهای متخاصم انگلیسی گرفت و در حرکاتی شجاعانه موفق شد انگلیسها را از بوشهر بیرون کند. رئیسعلی با همراهی دیگر آزادیخواهان بوشهر از اوضاع آشفته آن روزگار بسیار متأثر بود و در سفری که به بوشهر داشت در خانه سید محمد رضا کازرونی به کلام خدا سوگند یاد کرد که تا آخرین قطره خون با انگلیسیها مبارزه کند. انگلیسیها در رمضان سال 1333 ه.ق عملاً بوشهر را اشغال کردند و پرچم خود را بر فراز دارالحکومة و دیگر ادارات به اهتزاز درآوردند. آنها یک آلمانی و همسرش را که علیه انگلیسیها تبلیغ می کردند، توقیف کرده و به هندوستان فرستادند. نیروهای رئیسعلی با شبیخونهای شبانه موفق شدند کنسولگری و تأسیسات آن را به آتش بکشند و نایب کنسول انگلیس که مورد محافظت شدید سربازان هندی بود توانست از این مهلکه بگریزد تلاش انگلیسیها برای تطمیع رئیسعلی زمانی که مقامات انگلیسی تصمیم قطعی درباره اشغال بوشهر و پیشروی به سوی شیراز را داشتند به منظور تطمیع رئیس علی، دو نفر از متابعان حیدرخان حیات داودی را به دلوار فرستادند تا موافقت او را با پیاده شدن قوای انگلیس در کرانه خلیج فارس و حرکت به سوی شیراز جلب کنند.
نمایندگان حیدرخان ضمن ملاقات با رئیس علی متذکر شدند که چنانچه او از قیام علیه قوای اشغالگر صرف نظر کند، مقامات انگلیسی چهل هزارپوند به او خواهند پرداخت. رئیس علی در پاسخ میگوید: چگونه میتوانم بیطرفی اختیار کنم در حالی که استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفتهاست. پس از مراجعت نمایندگان حیدرخان، نامه تهدیدآمیز از طرف مقامات انگلیسی به رئیس علی نگاشته شد مبنی بر این که چنانچه بر ضد دولت انگلستان قیام و اقدام کنید، مبادرت به جنگ میکنیم، در این صورت خانههایتان ویران و نخلهایتان را قطع خواهیم کرد. رئیس علی در پاسخ مقامات انگلیسی نوشت: خانه ما کوه است و انهدام و تخریب آنها خارج از حیطه قدرت و امکان امپراطوری بریتانیای کبیر است. بدیهی است که در صورت اقدام آن دولت به جنگ با ما، تا آخرین حد امکان مقاومت خواهیم کرد. راهنمای موزه رئیسعلی در ادامه سخنان خود با خبرنگار مهر به تلاش انگلیسیها برای تطمیع رئیسعلی اشاره کرد و بیان داشت: انگلیسیها به این نتیجه رسیدند که رئیسعلی مرد سازش نیست و تلاش بسیار زیادی برای تطمیع آو با پرداخت مبالغ زیادی داشتند که با مخالفت رئیسعلی مواجه شدند. شاکر اضافه کرد: انگلیسیها با چهار کشتی جنگی برای گلوله باران دلوار و مجاهدان دلواری به همراه پنج هزار سرباز انگلیسی و هندی وارد منطقه شدند که رئیسعلی در اولین اقدام خود زنان و کودکان را از دلوار خارج کرد. سربازان با قایق به سمت دلوار آمدند رئیسعلی دستور داد مبارزان از تیراندازی دست بردارند و پس از آنکه سربازان بیگانه رسیدند، دستور حمله داد از کثرت انفجار دود باروت بر سر دلوار آسمان ساحل دریا چنان تیره و تار شد که نیروهای دشمن دیده نمیشدند.
رئیسعلی دستور عقبنشینی به تپههای اطراف دلوار را داد و نیمه شب با بکارگیری تاکتیک قدیمی خود، شبیخون نهایی را آغاز کرد؛ جنگی تن به تن در گرفت و فرمانده دشمن به دست رئیسعلی کشته شد و تا ظهر روز بعد، با ازدیاد تلفات دشمن نسیمفتح و پیروزی بر پرچم رئیسعلی و دلواریها وزید و دشمن عقب نشینی کرد
شهادت رئیسعلی دلواری بهدست یک سرباز خائن نیروهای انگلیس پس از شکست دلوار، قشون باقیمانده خود را عازم بوشهر کردند. آوازه رشادت رئیس علی نه تنها در ایران بلکه در اروپا هم ورد زبانها شد و روزنامه تایمز صفحاتی از اخبار خود را به آن اختصاص داد. رئیسعلی در میدان جنگ در تنگک توسط یک نفر فریب خورده وطنفروش به شهادت رسید. جنازه رئیسعلی شش ماه در گورک به صورت امانت نگه داری شد و پس از آن با تشییع جنازهای طولانی و بینظیر، جسد او را به وادیالاسلام در نجف اشرف حمل کرده و در کنار پدرش به خاک سپردند. در سال شهادت رئیس علی مردم تنگستان یکسال تمام مشکی پوشیدند و عزاداری کردند. حتی در مسجد شاه تهران رئیس دولت، میرزا حسن خان مستوفی الممالک، برای رئیس علی ختم گرفت و بسیاری از شخصیتهای دولتی و مذهبی برای عرض تسلیت به نزد زائر محمد آمدند.
سرنوشت قاتل رئیسعلی دلواری پسرعموزاده رئیسعلی دلواری به کشته شدن رئیسعلی دلواری به دست یکی از همرانش اشاره کرد و بیان داشت: این اقدام به حدی زشت و ناروا بود که حتی برخی از انگلیسیها هم این کار را سرزنش کردند. قیام مردم تنگستان بر روی هم هفت سال طول کشید و در این مدت دلیران تنگستانی دو هدف عمده را دنبال میکردند، پاسداری از بوشهر و دشستان و تنگستان به عنوان منطقه سکونت خود و جلوگیری از حرکت قوای بیگانه به درون مرزهای ایران و دفاع از استقلال وطن نیز هدف دیگر آنها بود. رئسیعلی چهار زن داشت که فقط از آخرین همسر خود (مدینه دختر صفر از اهالی دلوار) صاحب فرزندی به نام عبدالحسین (بهادر شهیدی) شد. نوههای رئیسعلی از بهادر، سه نفر به نامهای غلامحسین، فرنگیس و گل اندام هستند که تنها گلندام در قید حیات است
حضور مقام معظم رهبری و رئیس جمهور در زادگاه رئیسعلی دلواری مقام معظم رهبری در سفر سال 1370 خود به استان بوشهر به شهر دلوار زادگاه رئیسعلی دلواری رفتند و در جمع مردم این شهر رشادتها و دلاوریهای رئیسعلی و همرزمانش را ستودند. رهبر معظم انقلاب در سفر به دلوار در جمع مردم این شهر بیان داشتند: شجاعتهای رئیس علی دلواری و نیز پشیتبانی مردم بوشهر از مبارزات آیت الله سید عبدالحسین لاری و شجاعت های شهید عاشوری از جمله یادگارهای ارزنده تاریخی ایران است. دکتر محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران نیز در جریان سفر خود به استان بوشهر به منزل رئیسعلی دلواری رفت و از زادگاه وی دیدن کرد.
رئیسعلی نماد روحیه استکبارستیزی مردم بوشهر است مدیرکل امور اجتماعی استان بوشهر در گفتگو با خبرنگار مهر، رئیسعلی دلواری را الگویی واقعی برای جوانان معرفی کرد و با اشاره به رشادتها و دلاورمردیهای این شهید گرانقدر، اظهار داشت: رئیسعلی دلواری انسانی هوشمند، آگاه، متعهد، هدفمند و شجاع بود. نصرالله شفیعی به رشادتهای رئیسعلی دلواری در مبارزه با استعمار پیر انگلیس اشاره کرد و ادامه داد: رئیسعلی دلواری نمادی از فرهنگ و روحیه استعمارستیزی مردم استان بوشهر و دیگر نقاط ایران است. وی با بیان اینکه این مبارزات نشان داد که ایران و ایرانی هیچگاه در مقابل زورگویان کوتاه نمیآید، ادامه داد: رئیسعلی دلاورمردی است که مبارزاتش برابر انگلیس تا همیشه تاریخ بر کرانههای نیلگون خلیج فارس میدرخشد. مدیرکل امور اجتماعی استانداری بوشهر رئیسعلی دلواری را نماد مبارزه با استعمار و استکبار توصیف کرد و گفت: تلاش کردهایم با پیشبینی برنامههای مناسب، سالروز شهادت رئیسعلی دلواری و روز مبارزه با استعمار را متناسب با شأن این شهید و مردم استان بوشهر گرامی بداریم. وی اضافه کرد: هدف از اجرای این برنامهها علاوه بر گرامیداشت روز مبارزه با استعمار، بزرگداشت و تبیین شخصیت و مبارزات مردی است که در تاریخ و فرهنگ ملی و مذهبی ما نماد رشادت، دلیری و تبعیت از روحانیت است.
تبعیت از روحانیت عامل پیروزی رئیسعلی بود معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به سالروز شهید رئیسعلی دلواری اظهار داشت: رئیسعلی دلواری از شخصیتهای بزرگ و مبارز در تاریخ ایران اسلامی است و همواره نام ایشان با ایثار و جوانمردی همراه است. خداکرم یزدانپناه اضافه کرد: حدود 100 سال قبل جوانی 33 ساله بهوسیله یکی از دوستان خودش با تحریک انگلیس به شهادت میرسد. این جوان چند سال در مقابل انگلستان با دوستانش مقاومت کرد و حدود هفت سال نگذاشتند که انگلستان که قسمتهایی از بوشهر را تصرف کرده بود بتواند دلوار و اهرم و جاهای دیگر را به تصرف خودش در بیاورد. وی با ماندگار دانستن شهید رئیسعلی دلواری، ایستادگی در برابر استعمار انگلستان و مبارزه تا آخرین توان را از ویژگیهای وی عنوان کرد و افزود: تبعیت محض از روحانیت زمان از مهم ترین عوامل موفقیت رئیسعلی دلواری بوده و این ویژگی ارزش و اهمیت بسیار زیادی دارد. معاون فرهنگی ارشاد بوشهر ادامه داد: نکته مهم در مورد رئیسعلی دلواری این است که ایشان جان باخته و فدایی ولایت بود و برای مبارزه با انگلستان از ولی زمان خودش و مراجع عظام کسب تکلیف کرده بود، البته همه ما افتخار می کنیم رئیسعلی دلواری متعلق به نظام اسلامی و ایران است. وی ادامه داد: ما بوشهریها این افتخار را داریم که خون آن عزیز در رگ جوانهای ماست و امروز هم همان جوانها که در این هشت سال دفاع مقدس نشان دادند که خون رئیسعلی در رگهایشان هست و امروز هم با قامتی استوار در مبارزه انگلستان و آمریکای جهانخوار ایستادهاند و تا پیروزی کامل مقاومت خواهند کرد.
منبع :خبر گزاری مهر |
بقیع یا بقیعالفرقد یا جنتالبقیع نام قبرستانی در مدینه است که قدمتی بسیار داشته و برخی امامان شیعه در این آن مدفون هستند.
پیشینه تاریخی بقیع به دوران قبل از اسلام میرسد ولی در کتب تاریخی به روشنی قدمت تاریخی آن مشخص نشده است. بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان بوده، مردم مدینه قبل از آمدن مسلمانان به آنجا اجساد مردگان خود را در دو گورستان «بنیحرام» و «بنیسالم» و گاهی نیز در خانههایشان دفن میکردند، در واقع بقیع اولین قبرستانی است که به دستور پیامبراکرم(ص)و توسط مسلمانان صدراسلام ساخته شد.
اولین کسی که در آنجا به توصیه پیامبر دفن شد عثمان بن مظعون بود که از دوستان نزدیک پیامبر(ص) و علی بن ابیطالب به شمار میرفت. حضرت علی(ع) در سخنان خود از عثمان بسیار یاد میکرد و بدلیل علاقه بسیار حضرت علی به وی، نام یکی از فرزندانش را عثمان نهاد.
رسول الله برخی شهدای احد و یکی از فرزندان خود بنام ابراهیم را در آنجا دفن کرد و به این ترتیب بر شرافت آن افزود.
بقیع هماینک مدفن 4 امام شیعه امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است. همچنین قبر اغلب زنان پیامبر و نیز عباس عموی پیامبر و فاطمه بنت اسد، مادر امام علی و برخی دیگر از بزرگان در این قبرستان قرار دارد. قبرستان بقیع در چند قدمی حرم پیامبر اکرم واقع و مورد احترام همه فرقههای اسلامی است .
بقیع از دیروز تا امروز
قبرستان بقیع دارای دو در ورودی است که یک در همیشه بسته و در دیگر بر روی زائران باز است.
در ابتدا حرمی هشت ضلعی بود. میرزا محمدحسین فراهانی در سفرنامهاش اینگونه آوردهاست که: اول چهار نفر از ائمه اثنیعشر است که در بقعه بزرگی که به صورت هشتضلعی ساخته شده و اندرون و گنبد آن سفیدکاری است دفن شده اند.
حرم ائمه بقیع مانند سایر حرمها دارای ضریح، روپوش، چلچراغ، شمعدان و فرش بودهاست. ابنجبیر مینویسد: قبرشان بزرگ و از سطح زمین بلندتر و دارای ضریحی از چوب میباشد که بدیعترین و زیباترین نمونهاست از نظر فن و هنر. و نقوشی برجسته از جنس مس بر روی آن ترسیم شده و میخکوبیهایی به جالبترین شکل در آن تعبیه شده که نمای آن را زیباتر و جالبتر نمودهاست.
وهابیان 8 شوال سال 1344 هجری قمری قبور ائمه بقیع را ویران کردند.
تا آن زمان بر روی قبور پیشوایان و سایر بزرگان اسلام که در مدینه مدفون بودند گنبدها و بناهایی قرار داشت. ائمه بقیع در بقعه بزرگی که به طور هشت ضلعی ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفیدکاری، مدفون بودند.
پس از تسلط وهابیان بر مدینه آنها قبور و بناهای این قبرستان را تخریب کردند .
در جریان این واقعه بارگاه امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) نیز ویران شد.
این حرکت وهابیان که ناشی از کج فهمی و نآگاهیهای بسیار آنها بود، اعتراضات بسیاری در پی داشت. علاوه بر ویرانی قبور امامان شیعه، مزار عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام، عباس عموی پیامبر(ص) و اسماعیل از فرزندان امام جعفر صادق(ع) نیز به طور کامل ویران شد.
یکی از آفات بزرگ و خطرناک تمام مذاهب و ادیان، کجفهمی و تندرویها و برداشتهای غلط و انحرافی و قرائتهای خودساخته از دین است که در مقاطع مختلف از میان پیروان همان مذاهب به وجود آمده و موجب تضعیف و تفرقه در آن مذهب شده است.
برخی دفن شدگان در بقیع
امام حسن(ع)
امام زین العابدین (ع)
امام محمد باقر(ع)
امام جعفر صادق(ع)
عباس بن عبدالمطلب
فاطمه بنت اسد
فرزندان رسول خدا(ص)
اسماعیل فرزند امام صادق(ع)
ام البنین مادر حضرت عباس(ع)
ام سلمه، زینب بنت جحش (دختر عمه پیامبر)، ماریه قبطیه، زینب بنت خُزَیمه، عایشه دختر ابوبکر، حفصه دختر عمر بن خطاب، ام حبیبه دختر ابوسفیان، ام البنین و عمههاى پیامبر اسلام ،
منبع سایت روضه رضوان