• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

کوه قاف و ماجرای سیمرغ

19 اسفند 1389 توسط کوثر

یه روز پرنده ها میان پیش هد هد می گن اون پرنده افسانه ای که بهش میگن سی مرغ اومده سر قله قاف ما رو راهنمائی می کنی بریم دیدنش؟

هد هد میگه اونائی که شهوت پرستن نیان.

خواب پرستها نیان.

ضعیفها نیان.

اما همه پرنده ها میگن ما اهل کوه نوردی هستیم دوست داریم سیمرغ رو ببینیم.

همه به دنبال هد هد حرکت می کنن اما اول راه ضعیفها مثل گنجشکها از حرکت میافتند.

بعد از مقداری راه خوابالودا مثل بوف هم از راه افتادند سرتونو درد نیارم شهوتیها هم مثل خروسها هم وسط راه چشماشون رفت سراغ …..

در نهایت چند پرنده به بالای کوه قاف رسیدند.اما از سیمرغ خبری نبود.

هد هد اونا رو جمع کرد گفت خودتونو بشمرید.شمردند . دیدند سی تا پرنده هستند.(در ادبیات فارسی به پرنده مرغ هم می گویند)

دیدند سی تا مرغ هستند یعنی سیمرغ افسانه ای که هر کاری رو می تونست انجام بده خود اونها بودند.


نتیجه :


اول رفیق راه پیدا کن بعد حرکت کن.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


 الرفیق ثم الطریق

اول رفیق سپس طی طریق.

                                  خدا را هم رفیق حساب کن.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: داستانهای زیبا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ
به انتظار تو نشستن ،خطای ماست...

به انتظار تو باید ایستاد ....
  • اخبار مدرسه
  • مهدویت
  • مقالات
  • بیانیه ها و اطلاعیه ها
  • مناسبتها
  • تازه های علمی و ادبی
  • حرفهای دل
  • نیایش
  • درسها و داستانهای قرآنی
    • دانلودها
  • داستانهای زیبا
  • پرسش و پاسخ
سايت مقام معظم رهبري
سايت آيت الله سيستاني
سايت آيت الله صافي
سايت آيت الله بهجت
سايت آيت الله  وحيد خراساني
سايت آيت الله  مکارم
سايت آيت الله  تبريزي
سايت آيت الله  فاضل لنکراني


log

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس